بيماري شانکر گوجه
بيماري شانکر گوجه باکتریایي گوجه فرنگي، اولين بار در سال 1909 از گلخانهاي در ایالت ميشيگان آمریکا گزارش و در سال 1910 توصيف شد.
این بيماري به سرعت به سایر ایالتهاي آمریکا گسترش یافت
سبب همه گيريهایي با خسارت فراوان در دهههاي 1930،1960 و 1980
در شمال و غرب آمریکا و برخي ایالتهاي کانادا شد.
در سالهاي بعد این بيماري از کشورهاي مختلفي در دنيا گزارش شد.
بيماري شانکر گوجه
در ایران اولين نشانههاي بيماري شانکر باکتریایي گوجه
سال1367 در یک مزرعه گوجه فرنگي
حومه شهرستان اروميه
استان آذربایجان غربي مشاهده شد.
بيماري در سال 1371 گسترش وسيعي داشت
و علاوه بر آلوده نمودن مزارع گوجه فرنگي اروميه،
در مناطقي از مهاباد و اشنویه نيز مشاهده گردید.
در سالهاي بعد، بيماري از استانهاي آذربایجان شرقي،
آذربایجان غربي،گلستان و زنجان نيز گزارش شد.
بيماري شانکر گوجه فرنگی
گياهان آلوده بسته به سن گياه
حساسيت رقم ميزبان، ميزان بيماريزایي عامل بيماري
و شرایط محيطي مانند دما
و رطوبت علائم مختلفي نشان ميدهند.
در صورتي که گياه در مراحل اوليه رشد
مورد حمله قرار گيرد،
آلودگي به صورت سيستميک توسعه یافته
و به مرگ گياه منجر ميشود.
در گياهان مسن اغلب آلودگيهاي
موضعي با انتشار ثانویه بيمارگر رخ مي دهد
که به صورت علائم روي برگ، ساقه
و ميوه مشاهده ميشود.
در آلودگيهاي سيستميک
ابتدا گياه بدون علائم است،
با گذشت شش تا هشت هفته
و پس از تکثير باکتري، عالئم ظاهر ميشوند.
علائم اوليه شامل پژمردگی
یکطرفه برگها و برگچهها است.
دمبرگها معمولا پژمرده نشده و حالت آماس خود را حفظ ميکنند.
پژمردگي معمولا از قسمت پایين به سمت بالاي گياه گسترش ميیابد.
با گسترش بيماری حاشيه برگچهها
به رنگ زرد تا قهوهاي و نکروز شده
که غالبترین نشانه در همهگيري های
مزرعهاي است، دیده ميی شود.
عوامل بيماري شانکر گوجه
عامل بیماری گیاهی شانکر باکتریای گوجه فرنگی باکتریClavibacter Michiganense است.
بهترین شرایط برای گسترش این باکتری رطوبت بالا و بازه دمایی ٢٣ تا ٢٨ درجه سانتیگراد است.
عامل باکتریایی قابلیت ماندگاری روی بذور و بقایای گیاهی داخل خاک را دارد.
صدمههای مکانیکی از قبیل آسیبهای ناشی از جابجایی گیاهان،
قلمه زدن و نشاکاری بهترین شرایط
را برای ورود باکتری به گیاه فراهم میکنند.
رگههاي زرد روشن تا قهوهاي در داخل
بافتهاي آوندي ایجاد شده که بعدا به
رنگ قهوهاي مایل به قرمز در ميآیند.
این گونه تغيير رنگ در محل گرهها بسيار مشخص است.
روي ساقه یا سطح زیرین دمبرگ خطوط کمرنگ به وجود ميآید
و تبدیل به شانکر قهوهاي ميشوند.
با پيشرفت بيماري، مغز ساقه تغيير رنگ یافته
حالت آردي پيدا ميکند.
تخریب مغز ساقه سبب جدا شدن
آن از بافتهاي آوندي و پوک شدن مرکز ساقه ميشود.
با گسترش بيمارگر و سيستميک شدن آن
به دليل اختلال
در جریان آب گياه
علائم پژمردگي در
برگها به رنگ زرد تا قهوهاي درآمده و سرانجام گياه ميميرد.